|
نجوا |
paskocheh
|
Saturday, November 26, 2005
دلم را دختركی ربوده
كه دلش دريايی بود و چشمانش دشت دلم را دختركی ربوده كه نياز ِ هر روزه ی ِ چشمانم گشته و رفع عطش روح من خسته دلم را دختركی ربوده كه تنها ميوه لبانش لبخند پر مهرش است بسوی من دلم را دختركی ربوده كه دستان پر مهرش تنها آغوش گشوده بسوی ِ من است دلم را دختركی ربوده كه آغوش افراشته ی من تنها برای دستهای او پر ميزند . دلم را دختركی ربود ... و من بس خرسندم 05-09-84
Comments:
Post a Comment
|